گروه ورزشی مشرق- بیت الله عباسپور تنها ایرانی تاریخ ورزش ماست که موفق شد پا به مستر المپیای پرورش اندام بگذارد. این قهرمان ارزنده کشورمان پس از تحمل ماه ها رنج و بیماری شامگاه سه شنبه 3 شهریور در شب میلاد امام رضا(ع) دار فانی را وداع گفت و دوستداران خودش و جامعه ورزش را سوگوار کرد. به همین بهانه گفتگوی شهریورماه سال گذشته مشرق با این قهرمان فقید و با اخلاق را بازنشر می دهیم. روحش شاد....
زندگی مردی که قهرمان پرورش اندام دنیا شده، چه رنگی دارد؟
مثل همه، سفید. شاید برخی تصور کنند ورزشکاری در شرایط من زندگی متفاوتی دارد؛ در صورتی که اینطور نیست. پشت هر موفقیت بزرگ یک اراده قوی و تلاشی بسیار نهفته است. طی سال ها حضورم در مسابقات آماتوری پرورش اندام و سپس رقابت های حرفه ای، یاد گرفتم در سایه اعتقاد به پروردگار بزرگ می توان هر غیر ممکنی را ممکن ساخت.
تنها ایرانی تاریخ ورزش ما هستی که برای سومین بار مجوز حضور در بزرگترین مسابقات پرورش اندام جهان (مستر المپیا) را بدست آورده ای. در این مدت چقدر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته ای؟
به جز چند نشریه تخصصی، تقریبا خیلی کم. در رسانه های عمومی و حتی صداوسیما شاید بیشتر با اسم شناخته شوم. کمتر کسی از روی ظاهر مرا می شناسد. در مقابل شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که آمریکایی ها روی من حساسیت خاص و جالبی دارند.
چطور؟
برایشان جالب است یک ایرانی مسلمان در خاکشان بارها و بارها تا مرز شکست دادن ورزشکاران آمریکایی پیش میرود. تماشاگرانشان آخرین باری که خیلی واضح حقم خورده شد، با اعتراض به رای داوران نشان دادند می دانند نتایج، پشت صحنه رقم خورده است. جالب اینکه پس از آن شبکه رسمی ورزش آمریکا هم سی دقیقه تمام با من گفتوگو کرد.
از دست های پشت پرده حرف به میان آوردی؟
آمریکاییها نمیگذارند یک غیرآمریکایی بالاتر از نمایندگانشان قرار بگیرد. این را حتی بزرگان خودشان به صورت غیرمستقیم اعتراف میکنند.
مثلا؟
وقتی باید قهرمان می شدم و سوم اعلامم کردند، مردم شروع کردند به هو کردن. بعد در صفحات اجتماعی حسابی از خجالتشان درآمدند. سپس نوبت به معتبرترین مجلات دنیا رسید تا این کار آنها را یک آبروریزی عنوان کنند. میدانید داستان چیست؟ نبرد اسپانسرهاست. تا وقتی پای شرکتهای گردن کلفت آمریکایی در میان است، زور غیر آمریکاییها، پایین سکو به ورزشکارانشان نمیرسد. این را من نمیگویم؛ بلکه جی کاتلر و رونی کولمن، دو قهرمان برجسته تاریخ مستر المپیا تأیید میکنند که چند مرتبه حق "بیتو" خورده شده.
بیتو؟
این لقبی است که آمریکایی ها به من دادهاند.
تجربه تلخی از بی عدالتی آنها داری. با چه انگیزه ای دوباره در مسابقات شرکت می کنی؟
برای غلبه بر این مشکل تلاشم را بیشتر کرده ام. اینکه مردم و کارشناسان خودشان حقایق را بیان می کنند، آرامم می کند. برای رسیدن به شرایط بهتر و نزدیک شدن به عدالت، یک مربی سرشناس آمریکایی (دیوید جیمز) استخدام کرده ام تا بیشتر به چشم بیایم. برای اینکه حقت را بگیری باید مبارزه کنی. احساس می کنم با ممارست و پافشاری بیشتر و حضور پرتعداد در مسابقات حرفه ای موفق شده ام تا حدودی بر فضای سنگینی که پیشتر وجود داشت، فائق بیایم. دیوید نمی تواند از نظر فنی چیز زیادی به من بدهد؛ اما حضورش عاملی خواهد بود تا مجبور شوند بیشتر از قبل توانایی هایم را ببینند.
قراردات با دیوید جیمز چقدر است؟
رقم معمول عقد قرارداد با این مربی 10-15 هزار دلار است؛ اما قراردادی که با چانه زنی فراوان بستیم، برایم 5 هزار دلار آب خورد.
چه شد که این همه به تو تخفیف داد؟
این قرارداد برای دیوید منفعت زیادی دارد. اول اینکه می توانم برایش عنوانی ارزشمند بدست بیاورم که از نظر مالی برای خودم و از نظر معنوی برای جیمز خوب خواهد بود. دوم حساسیتی است که آمریکایی ها روی من دارند. حالا جیمز به خاطر داشتن یک ورزشکار ایرانی مسلمان بیش از گذشته زیر ذره بین است و این برای یک مربی حرفه ای یک مزیت خواهد بود.
به نظر می رسد قصد داری این بار به جای سنگین وزن، در رقابت های 212 پوند مستر المپیا شرکت کنی؟
همینطور است. 212 پوند وزن اصلی من است. به نظرم تصمیمی منطقی گرفتم. حتی رونی کولمن، قهرمان 8 دوره مستر المپیا بعد از اینکه از جیمز شنید می خواهم در این وزن به رقابت بپردازم گفت، حالا با حضور بیتو مسابقات دسته 212 پوند ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد.
منتظر باشیم تا این بار بیت ا... عباسپور قهرمان مستر المپیا شود؟
از نظر فنی جلوتر از رقبا هستم. بزرگترین رقیب من فلکس لوییس است که البته تنها نقطه قوتش اسم بزرگ اوست. شاید بهتر است بگویم جدی ترین رقیب او هستم. به طوری که برخی گفتند با آمدن بیتو ایرانی به این وزن، فلکس باید برود. واقعیت این است که فلکس لابی قوی دارد چون در آمریکا زندگی می کند و جلوی چشم رسانه های آنهاست. اینکه گفتم حریف اصلی من تنها فلکس است، نظر کارشناسان مجله معتبر ماسکولار دولوپمنت است؛ نه خودم.
تفاوت حضور در سنگین وزن یا وزن 212 پوند چیست؟
در سنگین وزن بیشتر شو اجرا می شود. یعنی داوران از قبل تصمیمشان را خواهند گرفت و تنها 4-5 نفر اول رقابت خواهند داشت. بقیه رقابت جدی ندارند و جایگاهشان از قبل مشخص شده است.
داستان چیست که از سال 1992 که فنلاند میزبان مستر المپیا شد، میزبانی از خاک آمریکا بیرون نرفت؟
واضح است. این طور راحت تر می توانند رای به برتری نمایندگان پرورش اندام آمریکا بدهند.
در تاریخ 49 ساله مستر المپیا فقط یک مرتبه یک آسیایی قهرمان شده است.
سمیر بنوت از لبنان در سال 1983 قهرمان شد؛ در شرایطی که آمریکایی ها هنوز چنین سلطه ای روی مسابقات نداشتند. البته سمیر ساکن آمریکا بود و آنجا زندگی می کرد.
در ایران تا صحبت از پرورش اندام در سطح حرفه ای اش می شود، خیلی ها ناخودآگاه از آرنولد شوایتزنگر یاد می کنند.
آرنولد در دهه 70 میلادی 6 مرتبه قهرمان مستر المپیا شد. پس در زمان خودش قهرمان بزرگی بود.
اگر حالا در مسابقات شرکت می کرد راه به جایی نمی برد ؟
واضح است که عنوانی کسب نمی کرد. آرنولد در زمان خودش نامبر وان بود. در آن دهه آرنولد بدن کلاسیک و متقارنی داشت که در مقایسه با سایرین عالی بود. او فقط در بالا تنه شرایط ایده آلی داشت؛ وگرنه با توجه به فاکتورهای مورد نظر امروز، درجمع 20 مرد برتر هم قرار نمی گرفت. باز هم می گویم آرنولد اگر با همان کیفیت امروز در مستر المپیا به صحنه می آمد، قطعا به جایی نمی رسید.
جایزه نفر اول مستر المپیا در وزن 212 پوند چه میزان است؟
به نفر اول 100 هزار دلار می دهند. البته تندیس ارزشمند ساندو هم هست.
و نفرات دوم و سوم؟
به ترتیب 10 هزار دلار از مبلغ جوایز کم می شود تا به نفرات بعد پول کمتری تعلق بگیرد.
این درست است که می گویند دست های پشت پرده یک دوره در میان قهرمانان را بر حسب رنگ پوستشان انتخاب می کنند؟ حداقل جدول قهرمانان مستر المپیا این نکته را نشان می دهد!
بعید می دانم. این فقط یک اتفاق است. در اینکه رقابت -در سنگین وزن- میان چهار یا پنج نفر جدی است و بقیه به جایی نمی رسند، شکی نیست؛ اما واقعا میان نفرات شاخص رقابت سختی وجود دارد.
سه هفته قبل در مسابقات حرفه ای فلوریدا پنجم شدی؛ در حالی که حتی روی تصاویر مشخص بود فشاری را برای رسیدن به بهترین شرایط تحمل نکرده ای.
تنها به این دلیل به تامپا رفتم که از نظر امتیازی شرایطم برای حضور در مستر المپیا به خطر نیفتد چون می دانستم رقبایم حضور پیدا می کنند. در نهایت هم به خواسته ام رسیدم. برنامه ام رسیدن به مرز آمادگی در اواخر شهریور ماه بود که خوشبختانه در شرایط مطلوبی به سر می برم.
شاید یکی از مشکلات تو در مقایسه با رقبای آمریکایی، دور بودن از فضای تبلیغاتی است.
این عین حقیقت است. از این امتیاز در مقایسه با آنها تقریبا دور هستم. البته پیشنهاداتی داشتم که باید روی آنها تامل می کردم. به طور مثال، فلکس معتبرترین مجله بدنسازی دنیا به من پیشنهاد همکاری داد؛ اما می دانم همانطور که می توانند به اوج ببرندت، به همان سرعت هم می توانند عامل سقوطت شوند.
بیت ا... عباسپور پیش تر قصد داشت به تحصیل ادامه دهد؛ اما ...
از دانشگاه علامه طباطبایی مدرک کارشناسی حقوق بین الملل گرفتم و قصد داشتم با ادامه تحصیل استاد دانشگاه شوم. اما باید بین ورزش حرفه ای و ادامه تحصیل یکی را انتخاب می کردم. نمی شد دو کار بزرگ را با هم انجام داد و در هر دو موفق بود.
به نظر می رسد در دنیای حرفه ای پرورش اندام خیلی ها تحصیلات عالیه دارند.
دقیقا. دلیلش روشن است. در دنیای حرفه ای بی سوادها جایی ندارند. این آدم های باهوش هستند که می توانند در شرایط سخت به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازند. یک حرفه ای ذهنی تحلیلگر دارد و این وجه تمایزش از ورزشکاران آماتور است.
تصور مردم از یک حرفه ای در شرایط تو چیست؟
مردم تصور می کنند حرفه ای که شدی پول پارو می کنی؛ در حالی که با حرفه ای شدن بام بلندتری خواهی داشت و برفت بیشتر خواهد شد. ابن درست که با حرفه ای شدن باید سقف آرزوهایت را بلند تر بگیری؛ اما در کنار آن باید برنامه های گسترده تری داشته باشی. مثالی بزنم. جی کاتلر قهرمان سرشناس مستر المپیا 9-10 مشاور دارد تا کارهایش را پی گیری کنند.
خود تو چطور؟ کارهایت را تنها انجام می دهی؟
تنها؟ حداقل 10-12 نفر درگیر کارهای من هستند. از مشاورانم در امور تبلیغاتی گرفته تا مدیر برنامه، اسپانسر و حریفان تمرینی. همه و همه یک تیم هستند که کمکم می کنند. وقتی به بالاترین سطح مسابقات می رسی، باید فکر و ذکرت فقط تمرین باشد. در نتیجه نیاز داری تا اطرافت تنها کسانی را ببینی که به تو انرژی مثبت منتقل می کنند.
راستی! چرا بدنسازان هنگام رژیم های سخت عصبی می شوند و پرخاشگر؟
این مشکل به بحث های متابولیک ربط پیدا می کند. یک بدنساز آماتور نمی تواند ورود و خروج الکترولیت ها به بدنش را کنترل کند. همین عاملی می شود برای بر هم ریختن سیستم عصبی اش؛ اما در دنیای حرفه ای این مسائل حل شده و ورزشکار با اشراف داشتن به نکات مهم خیلی راحت از بروز مشکلاتی از این دست، جلوگیری می کند.
قهرمان پرورش اندام جهان به طور معمول برنامه اش در طول روز چیست ؟
ساعت پنج و نیم صبح برای نماز از خواب بلند می شوم. همان موقع در برنامه ام استفاده از مکمل پروتینی گنجانده شده است. سپس می خوابم تا ساعت نه و نیم که دومین وقت استفاده از مکملم فرا می رسد. وعده اول مصرف مواد غذایی ام هم ساعت ده صبح است. تقریبا هر دو ساعت و نیم یک بار وعده های غذایی ام فرا می رسد.
برنامه تمرینی ات چطور است؟
ساعت 12 تا 1 وقت اول تمریناتم را پشت سر می گذارم. بعد برای ارائه مشاوره تا ساعت 6 در دفتر کارم هستم. مجددا ساعت 7 برای تمرین به باشگاه بر می گردم.
وعده های غذایی پر تعدادت شامل چه ترکیباتی است؟
50 درصد پروتئین، 40 درصد کربوهیدرات و 10 درصد سبزیجات.
حتما در این بین همسرت نقش مهمی ایفا می کند؟
قطعا همینطور است. ایشان مثل یک مدیر برنامه در داخل خانه کمکم می کند.
شرایط زندگی خصوصی بیت ا... عباسپور با توجه به شرایط ویژه اش چگونه است ؟
12 سال است ازدواج کرده ام و یک دختر دارم. اعتراف می کنم دوست دارم پنج فرزند داشته باشم. شک نداشته باشید که همیشه پشت سر هر مرد موفق یک همسر پرتلاش وجود دارد و من این شانس را داشته ام.
زندگی مردی که قهرمان پرورش اندام دنیا شده، چه رنگی دارد؟
مثل همه، سفید. شاید برخی تصور کنند ورزشکاری در شرایط من زندگی متفاوتی دارد؛ در صورتی که اینطور نیست. پشت هر موفقیت بزرگ یک اراده قوی و تلاشی بسیار نهفته است. طی سال ها حضورم در مسابقات آماتوری پرورش اندام و سپس رقابت های حرفه ای، یاد گرفتم در سایه اعتقاد به پروردگار بزرگ می توان هر غیر ممکنی را ممکن ساخت.
تنها ایرانی تاریخ ورزش ما هستی که برای سومین بار مجوز حضور در بزرگترین مسابقات پرورش اندام جهان (مستر المپیا) را بدست آورده ای. در این مدت چقدر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته ای؟
به جز چند نشریه تخصصی، تقریبا خیلی کم. در رسانه های عمومی و حتی صداوسیما شاید بیشتر با اسم شناخته شوم. کمتر کسی از روی ظاهر مرا می شناسد. در مقابل شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که آمریکایی ها روی من حساسیت خاص و جالبی دارند.
چطور؟
برایشان جالب است یک ایرانی مسلمان در خاکشان بارها و بارها تا مرز شکست دادن ورزشکاران آمریکایی پیش میرود. تماشاگرانشان آخرین باری که خیلی واضح حقم خورده شد، با اعتراض به رای داوران نشان دادند می دانند نتایج، پشت صحنه رقم خورده است. جالب اینکه پس از آن شبکه رسمی ورزش آمریکا هم سی دقیقه تمام با من گفتوگو کرد.
از دست های پشت پرده حرف به میان آوردی؟
آمریکاییها نمیگذارند یک غیرآمریکایی بالاتر از نمایندگانشان قرار بگیرد. این را حتی بزرگان خودشان به صورت غیرمستقیم اعتراف میکنند.
مثلا؟
وقتی باید قهرمان می شدم و سوم اعلامم کردند، مردم شروع کردند به هو کردن. بعد در صفحات اجتماعی حسابی از خجالتشان درآمدند. سپس نوبت به معتبرترین مجلات دنیا رسید تا این کار آنها را یک آبروریزی عنوان کنند. میدانید داستان چیست؟ نبرد اسپانسرهاست. تا وقتی پای شرکتهای گردن کلفت آمریکایی در میان است، زور غیر آمریکاییها، پایین سکو به ورزشکارانشان نمیرسد. این را من نمیگویم؛ بلکه جی کاتلر و رونی کولمن، دو قهرمان برجسته تاریخ مستر المپیا تأیید میکنند که چند مرتبه حق "بیتو" خورده شده.
بیتو؟
این لقبی است که آمریکایی ها به من دادهاند.
برای غلبه بر این مشکل تلاشم را بیشتر کرده ام. اینکه مردم و کارشناسان خودشان حقایق را بیان می کنند، آرامم می کند. برای رسیدن به شرایط بهتر و نزدیک شدن به عدالت، یک مربی سرشناس آمریکایی (دیوید جیمز) استخدام کرده ام تا بیشتر به چشم بیایم. برای اینکه حقت را بگیری باید مبارزه کنی. احساس می کنم با ممارست و پافشاری بیشتر و حضور پرتعداد در مسابقات حرفه ای موفق شده ام تا حدودی بر فضای سنگینی که پیشتر وجود داشت، فائق بیایم. دیوید نمی تواند از نظر فنی چیز زیادی به من بدهد؛ اما حضورش عاملی خواهد بود تا مجبور شوند بیشتر از قبل توانایی هایم را ببینند.
قراردات با دیوید جیمز چقدر است؟
رقم معمول عقد قرارداد با این مربی 10-15 هزار دلار است؛ اما قراردادی که با چانه زنی فراوان بستیم، برایم 5 هزار دلار آب خورد.
چه شد که این همه به تو تخفیف داد؟
این قرارداد برای دیوید منفعت زیادی دارد. اول اینکه می توانم برایش عنوانی ارزشمند بدست بیاورم که از نظر مالی برای خودم و از نظر معنوی برای جیمز خوب خواهد بود. دوم حساسیتی است که آمریکایی ها روی من دارند. حالا جیمز به خاطر داشتن یک ورزشکار ایرانی مسلمان بیش از گذشته زیر ذره بین است و این برای یک مربی حرفه ای یک مزیت خواهد بود.
به نظر می رسد قصد داری این بار به جای سنگین وزن، در رقابت های 212 پوند مستر المپیا شرکت کنی؟
همینطور است. 212 پوند وزن اصلی من است. به نظرم تصمیمی منطقی گرفتم. حتی رونی کولمن، قهرمان 8 دوره مستر المپیا بعد از اینکه از جیمز شنید می خواهم در این وزن به رقابت بپردازم گفت، حالا با حضور بیتو مسابقات دسته 212 پوند ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد.
منتظر باشیم تا این بار بیت ا... عباسپور قهرمان مستر المپیا شود؟
از نظر فنی جلوتر از رقبا هستم. بزرگترین رقیب من فلکس لوییس است که البته تنها نقطه قوتش اسم بزرگ اوست. شاید بهتر است بگویم جدی ترین رقیب او هستم. به طوری که برخی گفتند با آمدن بیتو ایرانی به این وزن، فلکس باید برود. واقعیت این است که فلکس لابی قوی دارد چون در آمریکا زندگی می کند و جلوی چشم رسانه های آنهاست. اینکه گفتم حریف اصلی من تنها فلکس است، نظر کارشناسان مجله معتبر ماسکولار دولوپمنت است؛ نه خودم.
تفاوت حضور در سنگین وزن یا وزن 212 پوند چیست؟
در سنگین وزن بیشتر شو اجرا می شود. یعنی داوران از قبل تصمیمشان را خواهند گرفت و تنها 4-5 نفر اول رقابت خواهند داشت. بقیه رقابت جدی ندارند و جایگاهشان از قبل مشخص شده است.
واضح است. این طور راحت تر می توانند رای به برتری نمایندگان پرورش اندام آمریکا بدهند.
در تاریخ 49 ساله مستر المپیا فقط یک مرتبه یک آسیایی قهرمان شده است.
سمیر بنوت از لبنان در سال 1983 قهرمان شد؛ در شرایطی که آمریکایی ها هنوز چنین سلطه ای روی مسابقات نداشتند. البته سمیر ساکن آمریکا بود و آنجا زندگی می کرد.
در ایران تا صحبت از پرورش اندام در سطح حرفه ای اش می شود، خیلی ها ناخودآگاه از آرنولد شوایتزنگر یاد می کنند.
آرنولد در دهه 70 میلادی 6 مرتبه قهرمان مستر المپیا شد. پس در زمان خودش قهرمان بزرگی بود.
اگر حالا در مسابقات شرکت می کرد راه به جایی نمی برد ؟
واضح است که عنوانی کسب نمی کرد. آرنولد در زمان خودش نامبر وان بود. در آن دهه آرنولد بدن کلاسیک و متقارنی داشت که در مقایسه با سایرین عالی بود. او فقط در بالا تنه شرایط ایده آلی داشت؛ وگرنه با توجه به فاکتورهای مورد نظر امروز، درجمع 20 مرد برتر هم قرار نمی گرفت. باز هم می گویم آرنولد اگر با همان کیفیت امروز در مستر المپیا به صحنه می آمد، قطعا به جایی نمی رسید.
جایزه نفر اول مستر المپیا در وزن 212 پوند چه میزان است؟
به نفر اول 100 هزار دلار می دهند. البته تندیس ارزشمند ساندو هم هست.
و نفرات دوم و سوم؟
به ترتیب 10 هزار دلار از مبلغ جوایز کم می شود تا به نفرات بعد پول کمتری تعلق بگیرد.
این درست است که می گویند دست های پشت پرده یک دوره در میان قهرمانان را بر حسب رنگ پوستشان انتخاب می کنند؟ حداقل جدول قهرمانان مستر المپیا این نکته را نشان می دهد!
بعید می دانم. این فقط یک اتفاق است. در اینکه رقابت -در سنگین وزن- میان چهار یا پنج نفر جدی است و بقیه به جایی نمی رسند، شکی نیست؛ اما واقعا میان نفرات شاخص رقابت سختی وجود دارد.
سه هفته قبل در مسابقات حرفه ای فلوریدا پنجم شدی؛ در حالی که حتی روی تصاویر مشخص بود فشاری را برای رسیدن به بهترین شرایط تحمل نکرده ای.
تنها به این دلیل به تامپا رفتم که از نظر امتیازی شرایطم برای حضور در مستر المپیا به خطر نیفتد چون می دانستم رقبایم حضور پیدا می کنند. در نهایت هم به خواسته ام رسیدم. برنامه ام رسیدن به مرز آمادگی در اواخر شهریور ماه بود که خوشبختانه در شرایط مطلوبی به سر می برم.
شاید یکی از مشکلات تو در مقایسه با رقبای آمریکایی، دور بودن از فضای تبلیغاتی است.
این عین حقیقت است. از این امتیاز در مقایسه با آنها تقریبا دور هستم. البته پیشنهاداتی داشتم که باید روی آنها تامل می کردم. به طور مثال، فلکس معتبرترین مجله بدنسازی دنیا به من پیشنهاد همکاری داد؛ اما می دانم همانطور که می توانند به اوج ببرندت، به همان سرعت هم می توانند عامل سقوطت شوند.
بیت ا... عباسپور پیش تر قصد داشت به تحصیل ادامه دهد؛ اما ...
از دانشگاه علامه طباطبایی مدرک کارشناسی حقوق بین الملل گرفتم و قصد داشتم با ادامه تحصیل استاد دانشگاه شوم. اما باید بین ورزش حرفه ای و ادامه تحصیل یکی را انتخاب می کردم. نمی شد دو کار بزرگ را با هم انجام داد و در هر دو موفق بود.
به نظر می رسد در دنیای حرفه ای پرورش اندام خیلی ها تحصیلات عالیه دارند.
دقیقا. دلیلش روشن است. در دنیای حرفه ای بی سوادها جایی ندارند. این آدم های باهوش هستند که می توانند در شرایط سخت به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازند. یک حرفه ای ذهنی تحلیلگر دارد و این وجه تمایزش از ورزشکاران آماتور است.
تصور مردم از یک حرفه ای در شرایط تو چیست؟
مردم تصور می کنند حرفه ای که شدی پول پارو می کنی؛ در حالی که با حرفه ای شدن بام بلندتری خواهی داشت و برفت بیشتر خواهد شد. ابن درست که با حرفه ای شدن باید سقف آرزوهایت را بلند تر بگیری؛ اما در کنار آن باید برنامه های گسترده تری داشته باشی. مثالی بزنم. جی کاتلر قهرمان سرشناس مستر المپیا 9-10 مشاور دارد تا کارهایش را پی گیری کنند.
خود تو چطور؟ کارهایت را تنها انجام می دهی؟
تنها؟ حداقل 10-12 نفر درگیر کارهای من هستند. از مشاورانم در امور تبلیغاتی گرفته تا مدیر برنامه، اسپانسر و حریفان تمرینی. همه و همه یک تیم هستند که کمکم می کنند. وقتی به بالاترین سطح مسابقات می رسی، باید فکر و ذکرت فقط تمرین باشد. در نتیجه نیاز داری تا اطرافت تنها کسانی را ببینی که به تو انرژی مثبت منتقل می کنند.
راستی! چرا بدنسازان هنگام رژیم های سخت عصبی می شوند و پرخاشگر؟
این مشکل به بحث های متابولیک ربط پیدا می کند. یک بدنساز آماتور نمی تواند ورود و خروج الکترولیت ها به بدنش را کنترل کند. همین عاملی می شود برای بر هم ریختن سیستم عصبی اش؛ اما در دنیای حرفه ای این مسائل حل شده و ورزشکار با اشراف داشتن به نکات مهم خیلی راحت از بروز مشکلاتی از این دست، جلوگیری می کند.
قهرمان پرورش اندام جهان به طور معمول برنامه اش در طول روز چیست ؟
ساعت پنج و نیم صبح برای نماز از خواب بلند می شوم. همان موقع در برنامه ام استفاده از مکمل پروتینی گنجانده شده است. سپس می خوابم تا ساعت نه و نیم که دومین وقت استفاده از مکملم فرا می رسد. وعده اول مصرف مواد غذایی ام هم ساعت ده صبح است. تقریبا هر دو ساعت و نیم یک بار وعده های غذایی ام فرا می رسد.
برنامه تمرینی ات چطور است؟
ساعت 12 تا 1 وقت اول تمریناتم را پشت سر می گذارم. بعد برای ارائه مشاوره تا ساعت 6 در دفتر کارم هستم. مجددا ساعت 7 برای تمرین به باشگاه بر می گردم.
وعده های غذایی پر تعدادت شامل چه ترکیباتی است؟
50 درصد پروتئین، 40 درصد کربوهیدرات و 10 درصد سبزیجات.
حتما در این بین همسرت نقش مهمی ایفا می کند؟
قطعا همینطور است. ایشان مثل یک مدیر برنامه در داخل خانه کمکم می کند.
شرایط زندگی خصوصی بیت ا... عباسپور با توجه به شرایط ویژه اش چگونه است ؟
12 سال است ازدواج کرده ام و یک دختر دارم. اعتراف می کنم دوست دارم پنج فرزند داشته باشم. شک نداشته باشید که همیشه پشت سر هر مرد موفق یک همسر پرتلاش وجود دارد و من این شانس را داشته ام.